پنج اشتباه رایج در بین کارآفرین ها
در اقتصاد پرتلاطم این دوران، شاید به جای جست و جو برای یافتن شغل رویاییتان، بهتر باشد کسب و کار خود را راهاندازی کنید. هنگامی که کسب و کار جدیدی را شروع میکنید حاضرید برای رسیدن به هدفتان و کسب موفقیت هر کاری بکنید. البته تلاش زیاد لزوماً به معنی دستیابی به موفقیت نیست. هیچ انسانی کامل نیست و همهی ما دیر یا زود اشتباهاتی انجام میدهیم که هزینههای گوناگونی برایمان به همراه خواهند داشت. بهترین راه برای آن که در آغاز راهاندازی کسب و کارتان از این اشتباهات دوری کنید، یادگیری و کسب تجربه از کارآفرینانی است که پیش از شما به آزمون و خطا پرداختهاند و پس از شکستهای فراوان طعم شیرین موفقیت را چشیدهاند.
در ادامه پنج اشتباه رایج بین کارآفرینان در آغاز راهاندازی کسب و کار خود را بررسی میکنیم:
-
تعیین اهداف غیرقابل دسترس
برخی کارآفرینان جوان با ایدههای بزرگی که در سر دارند در تلاش شبانهروزی برای تحقق اهداف خود هستند. اما رسیدن به اهداف بزرگ و کسب موفقیت بدون برنامهریزی و داشتن چارچوب زمانی مشخص ممکن نیست. بسیاری از کارآفرینان در ابتدای راه با تعیین اهداف غیرقابل دسترس و عدم توانایی در تحقق آنها از ادامهی مسیر ناامید شده و شکست را میپذیرند. بنابراین اولین گام در راه کسب موفقیت، تعیین اهداف ساده و قابل دسترس است به طوری که طی چندین مرحله به نتایج و موفقیتهای بزرگتر منجر شوند.
-
نداشتن مزیت رقابتی
مزیت رقابتی ویژگی منحصر به فردی از محصول یا خدمات شماست که کسب و کار شما را از رقبایتان متمایز میسازد. در فضای رقابتی این دوران، هر روز کسب و کارهای زیادی خلق میشوند که به دلیل نداشتن مزیت رقابتی هیچ گاه به مرحلهی سوددهی نمیرسند. بنابراین برای آن که بین رقبای خود حرفی برای گفتن داشته باشید و نام برند خود را در ذهن مشتریانتان حک کنید، به دنبال دستیابی به مزیت ماندگار رقابتی باشید تا کسب و کارتان با شکست روبرو نشود.
-
عدم وجود کارآمدی و اثربخشی
کسب و کارهایی که از منابع در دسترسشان استفادهی بهینه نکنند و کارآمدی لازم را برای تولید محصول یا ارائهی خدمات خود نداشته باشند هزینههای بسیار زیادی را بر خود تحمیل میکنند که همین مسئله میتواند طی چند سال باعث ورشکستگی آنها شود. حتی اگر کسب و کار شما از کارآمدی مناسبی در استفاده از منابع برخوردار باشد اما در تحقق اهداف تعیین شده اثربخشی لازم را نداشته باشد احتمال شکست و پایان کسب و کار شما وجود خواهد داشت.
-
تحلیل نکردن بازار
عدم تحلیل رفتار بازار و مشتریان یکی از عوامل اصلی شکست کسب و کارها است. این مسئله نه تنها ممکن است گریبانگیر صاحبان کسب و کارهای کوچک شود، بلکه شرکتهای بزرگ همچون کمپانی نوکیا نیز به علت عدم تحلیل درست و به موقع بازار و غفلت از روند پیشرفت سایر رقبا به قبول شکست خود مجبور شدند.
-
ترس از شکست
کسانی که به دنبال پیروزیهای بزرگ هستند از شکستهای بزرگ نمیترسند. همانطور که تاریکی بدون وجود روشنایی معنا نمییابد، چشیدن طعم موفقیت نیز بدون تجربهی شکست امکانپذیر نخواهد بود. شروع کسب و کار جدید و تحمل دشواریهای ناشی از آن برای هر کسی هراسآور است، اما ترس دائمی از شکست و عدم موفقیت در کسب و کارتان در اکثر موارد به شکست منجر میشود.